رویای بیداری

ساخت وبلاگ
فروید در نامه ای به خانم بناپارت نوشته بوده که من ایده هایم در مورد زمان را نه به اطلاع شما رسانده ام و نه هیچ کس دیگری. همین یک خط. یک محقق روانکاوی کتابی دویست صفحه ای نوشته تا معلوم کند که چرا فروید نخواسته اندیشه هایش در باب زمان را در مقاله ای یا کتابی بنویسد. دیروز تمامش کردم و از توجه نویسنده رویای بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 155 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

در یک ویلا کنار آتش شومینه نشسته ایم. می پرسم و مادرم از چهارتا خاله ای که داشته حرف میزند. خاله ها اسمشان سارا و فاطمه و خدیجه و یویه اند. میپرسم یویه همان مخفف رقیه است. نه؟ میگوید شاید. لابد اول شده یوقیه. بعد قاف هم ساقط شده.  این خاله ها, این چهار خواهر قبل ازینکه من به دنیا بیایم همه مرده اند. رویای بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 183 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

می شنوم که برای پول چه ها که نمی کند و چشم بر چه ها که نمی بندد. دو حالت دارد: یا آن اندازه روانش ویران شده که به پدرسوخته بازیهای همکاسه اش سِر شده. یا نه, دست کشیده از اصولی که یک عمر وانمود می کرده مثل مرغ کرچ بر تخم, رویشان نشسته, برافروخته و مصمم با ابروهای ترش.

به هر حال من خوشحالم که فصل فسادش رسیده است.

م.ک

رویای بیداری...
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 175 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

نزدیک به هم زندگی کردن آدم ها از مردانگی کاسته است. اینکه خانه من با همسایه دیوار به دیوار است خلاف نرینگی است, خلاف نعوظ.

م.ک

رویای بیداری...
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

این حجم گسترده نارسایی های روانی برای من حیرت انگیز است. من که تخصصی در روانشناسی و روانکاوی ندارم. ببین آن که حساستر است, چه طور در لحظه های کنش های انسانهای پیرامونش نشانه های امراض روانی می بیند و آیا مثل من شگفتزده است؟ یا با خودش این را حل کرده که تعریف انسان سالهاست که حیوان ناطق روان رنجور اس رویای بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 134 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

در یک قهوه خانه که مدیرش یک جانباز است و دو دست ندارد نشسته ایم. به دوستم میگویم "فهمیده ام نویسندگی فقط یک چیز است و رمان فقط یک حالت دارد."

دوستم چشمش برق میزند. "خوب؟"

ادامه میدهم "یا کسی آن یک چیز را دارد یا نه. این همه تنوع, توهم بود."

میگوید "حرف سنگینی است."

م.ک

رویای بیداری...
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 173 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

همسایه بالایی ما یک جوان حدود سی و پنج ساله است. در این دو ماه گذشته بنایی داشت و سروصدای فراوانی به پا کرد. اولین بار که رفتم بالا که بفهمم چرا ساعت هفت صبح شروع میکنند به کوبیدن به در و دیوار باهاش روبرو شدم. اول خیلی مرتب اسم کاملش رو گفت و بعد با کلماتی که خیلی جنتلمنانه بود گفت ده روز ما را تحم رویای بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 188 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

در آخرین شماره ماهنامه تجربه یک پرونده در مورد "سوگواری برای شوالیه ها" کار شده. دست دوستان تجربه درد نکند. مهدی یزدانی خرم و علیرضا غلامی و حمید نورشمسی. به جای مصاحبه که سالهاست انجام نداده ام اجازه دادند خودم یک شرح احوال بنویسم از اینکه چه شد این رمان را نوشتم. یوسف انصاری یک مقاله دلنشین نوشته رویای بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 21:27

آن لکه ای که از لیوان سرد بر میز می ماند در زبان انگلیسی کلمه ندارد. در ایتالیایی دارد. آن مسیر درخشان شبیه جاده ای که از بازتابش ماه بدر بر سطح دریا پدید می آید، آن جاده روشن لرزان، در زبان انگلیسی کلمه ندارد. در سوئدی دارد. و یک چیزی هم در فارسی هست که در انگلیسی نیست. آیا مثل دو نمونه بالا ردی است از قرصی، سرد یا روشن؟ نه. ردی است از چیزی که در حوالی عشق می گردد، مثل شبح در جنگلی سایه. من اکنون برای نوشتن آن چیز تمرکز کرده ام. و به یاد می آورم آن دوستی را که در کافه روبرویم نشسته بود و خم شده بود و سرش را بر آینه زانوانش گذاشته بود و من نشسته بودم منتظر تا سرش را بلند کند و نمیکرد. م.ک رویای بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 158 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 9:24

میرداماد فیلسوفی است که فراوان به مطالعاتش در باب «دهر» می نازد. دهر یعنی بی زمانی. یعنی سنگ شدن هر آنچه می گذرد. اما دهر در آن دور دورها که دست ما زمانی ها به آن نرسد نیست. دهر همواره نزدیک ماست و در جیب های لباسمان لانه کرده است. کافیست با نوک انگشتانمان جیبهامان را برگردانیم. تکنیک آزمودن دهر این است که به کسی از ناخودآگاهش خبر بدهید. با این کار او را در دهر می نشانید و دیگر برای او در قبال شما زمان نمی گذرد. کینه یک حالت دهری است و با ناخودگاه کار دارد و دست از سر آنی که شما در سینه اش کینه کاشته اید برنمی دارد. همچنین است حالاتی از زنانگی محض که هرگز از خاطر زن زدوده نمی شود و او گرفتارش هست اگر درست و در همان هفته اول کاشته باشیدش.  م.ک   رویای بیداری...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای بیداری دنبال می کنید

برچسب : بی زمانی,بی زمانی و بی مکانی,بی زمانی علی قمصری, نویسنده : daytimedreamo بازدید : 156 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 9:24