رویای بیداری

متن مرتبط با «بی زمانی علی قمصری» در سایت رویای بیداری نوشته شده است

بی زمانی

  • میرداماد فیلسوفی است که فراوان به مطالعاتش در باب «دهر» می نازد. دهر یعنی بی زمانی. یعنی سنگ شدن هر آنچه می گذرد. اما دهر در آن دور دورها که دست ما زمانی ها به آن نرسد نیست. دهر همواره نزدیک ماست و در جیب های لباسمان لانه کرده است. کافیست با نوک انگشتانمان جیبهامان را برگردانیم. تکنیک آزمودن دهر این است که به کسی از ناخودآگاهش خبر بدهید. با این کار او را در دهر می نشانید و دیگر برای او در قبال شما زمان نمی گذرد. کینه یک حالت دهری است و با ناخودگاه کار دارد و دست از سر آنی که شما در سینه اش کینه کاشته اید برنمی دارد. همچنین است حالاتی از زنانگی محض که هرگز از خاطر زن زدوده نمی شود و او گرفتارش هست اگر درست و در همان هفته اول کاشته باشیدش.  م.ک  ,بی زمانی,بی زمانی و بی مکانی,بی زمانی علی قمصری ...ادامه مطلب

  • بیقراری برای رمان

  • ساعت شش وقتی از خانه بیرون می زدم برف نشسته بود. بیقرار بودم فصل دوم رمانم را بنویسم و نمیتوانستم در خانه بمانم. باید می رفتم خانه خواهرم و تنهایی می نوشتم و می خوابیدم و فکر می کردم. اما ساعت چهار صبح بهناز را بیدار کرده و گفته بودم که شاید قبل از اینکه بیدار شود بروم. خواب بود که بی سر و صدا از خانه زدم بیرون. تا حالا شخصیتی و رمانی مرا ساعت سه بامداد از خواب بیخواب نکرده بود. توی راه به بزنگاه رمان «من پیش از تو» فکر کردم. به صحنه ای که لوئیزا تصمیم میگیرد بر باسنش، نقش زنبور خالکوبی کند. درود بر نویسنده اش. شاید در پست های بعدی نوشتم چرا درود.  م.ک, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها