مردی که عاشق است حتا اگر از نظر رفاه و فراغت تامین باشد گاهی در اثنای رابطه یا پایانش به این سرزمین محتاج است. به آن نوع روشنایی که از جنگ میتابد. انسان عاشق خیلی باید خوش شانس باشد که همزمان با شور و هیجان یا افسردگی یک رابطه عاشقانه جنگی در مرزی از مرزهای مملکتش شعله ور باشد. وگرنه باید لطافتی از نوع دیگر کسب کند تا به سرزمین حقیقت پاگشا شود. آنجا شعله جنگ مثل آتش زرتشتیان همواره روشن است.
این را نوشتم چون در ابتدای بخش دوم رمان مستطاب "خویشاوندیهای اختیاری" از جناب گوته ام.
م.ک
رویای بیداری...برچسب : نویسنده : daytimedreamo بازدید : 142