دستخوش حلول پاییز، رمان را تمام کردم. اسمش «لوده» است. لوده نه یعنی لوده. که یعنی سبد انگور، بافته با ترکه. چاپ شدنی نیست. منتظر ققنوسم برای «سوگواری»ام «برای شوالیه ها». م.ک,لوده,لو ده جنان اتجنن,لو دهري يحجبها,لوده اسعد بيطار,لوده گری,لوده یعنی چی؟,لوده یعنی چه,لوده بيطار,لوده بافي ...ادامه مطلب